دیکشنری
داستان آبیدیک
vertically
vɜɹtɪkli
فارسی
1
عمومی
::
بطورعمود، راست
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
VERTICAL MARKETING SYSTEM COMPETITION
VERTICAL MERGER
VERTICAL MOBILITY
VERTICAL ORIIENTATION
VERTICAL PARITY CHECK
VERTICAL PORTAL/VORTAL
VERTICAL PRICEFIXING
VERTICAL PRIVILEGE ESCALATION
VERTICAL STABILIZER
VERTICAL STIFFENER PLATE
VERTICAL STRUCTURE OF THE SALES ORGANIZATION
VERTICAL SWEEP EFFICIENCY
VERTICAL TRACEABILITY
VERTICAL UNION
VERTICALITY
VERTICALLY
VERTICALLY INTEGRATED
VERTICALLY ORIENTED GEOPHONE
VERTICES
VERTICILLATE
VERTICILLATION
VERTICILLIUM
VERTICLE TRANSMISSION
VERTIGINOUS
VERTIGO
VERTU
VERVAIN
VERVE
VERY
VERY GOOD
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید