witch

wɪt͡ʃ


فارسی

1 عمومی:: فریبنده‌، افسون‌ كردن‌، زن‌ جادوگر، ساحره‌، پیره‌زن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun sorceress: She looked like an old evil witch.

Simple Definitions


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code