دیکشنری
داستان آبیدیک
اجاق
english
1
general
::
heat conductivity, stove
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
اجازه مسافرت
اجازه ملاقات
اجازه موقت
اجازه موقت عبور
اجازه ناقل
اجازه نامه
اجازه ندادن
اجازه نفوذ فاز هوا در آب
اجازه و اختیار صریح
اجازه ورود
اجازه کار
اجازه کاشف
اجازه کتبی
اجازهنامه
اجازۀ تقرب
اجاق
اجاق خوراک پزی
اجاق خورشیدی
اجاق گاز
اجاق میکروویو
اجبار
اجبار اجبار کردن
اجبار به وفاء شرط
اجبار خوانده از جانب خواهان به تامین دلیل
اجبار قانونی
اجبار مادی
اجبار معنوی
اجبارا
اجبارکردن به رعایت چیزی
اجباری
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید