دیکشنری
داستان آبیدیک
اداکردن
english
1
general
::
enunciate, satisfy
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ادارهترکه
ادارهمدعی العمومی
ادارهکردن
ادارک
ادارۀ غذا و دارو
اداری
ادامه
ادامه دادن
ادامه داشتن
ادامه دهنده
ادامه زندگی زناشویی
ادامه فراسو
ادامه فروسو
ادامه یافتن
اداکتور
اداکردن
اداکننده
ادای تعهد ایفای تعهد
ادای دین
ادب
ادب دوست
ادب وهنر
ادب کردن
ادبا
ادبی
ادبیات
ادبیات داستانی
ادبیات عاشقانه
ادبیات علمی
ادبیات و داستان
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید