english
1
general::
example, model, sample, plan
transnet.ir
2
Poultry Terminology::
role model, pattern
اولین نکته این است که ما باید به این باور برسیم که ما مسئول رشد و آگاهی دیگران نیستم، ما فقط می‌توانیم برای آنها الگو باشیم و تا جایی که می‌توانیم باید انرژی خود را در بالاترین سطح ممکن حفظ کنیم. ما نمی‌توانیم به آنها چیزی بیاموزیم که خودشان مشتاق یادگیری آن نیستند.,
واژگان شبکه مترجمین ایران
3
Law::
/نمونه، مدل/ ■ n model; pattern; sample; specimen; exemplar : an ideal or typical example; a standard specimen (handwriting exemplars( ■ adj model; sample; exemplary : serving as an ideal example; commendable (exemplary behavior(
فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه