دیکشنری
داستان آبیدیک
انباشتن
english
1
general
::
accumulate, fill up, pack
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
انباره
انباره چربی
انباره چنبرهای
انباره گردشی
انبارکردن
انباری
انباز
انباشت
انباشت اخبار بد
انباشت برف
انباشت چربی
انباشت چربی زنانه
انباشت چربی مردانه
انباشت هزینه
انباشتگی
انباشتن
انباشته
انباشته جمع شونده
انباشته کردن
انبان
انبر
انبر جراحی
انبر دست
انبر دستی
انبر قفلی
انبساط
انبساط آور
انبساط ادیاباتیک
انبساط پذیر
انبساط پذیری
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید