دیکشنری
داستان آبیدیک
انگل
english
1
general
::
parasite
واژگان شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
انگشت میان
انگشت نشان
انگشت نگاری
انگشت نگاری پپتید
انگشت نگاری پروتئین
انگشت نگاری خودکار
انگشت نگاری کردن
انگشت نما
انگشت وسط
انگشت کهین
انگشت کوچک
انگشتانه
انگشتر
انگشتر نامزدی
انگشتی
انگل
انگل برونزی
انگل جانور
انگل خارجی
انگل داخلی
انگل شدن
انگل شناسی
انگل شناسی بالینی
انگل شناسی پزشکی
انگل شناسی مولکولی
انگل مالاریا
انگل کش
انگلستان
انگلو ساکسن
انگلک
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید