دیکشنری
داستان آبیدیک
اکثر
english
1
general
::
most
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
اکتساب دفاعی
اکتساب غیرمستقیم
اکتساب مهارت
اکتساب کردن
اکتساب کردن اکتساب
اکتساب کننده
اکتسابی
اکتشاف
اکتشاف باستان شناسی
اکتشاف لرزه ای
اکتشاف کردن
اکتشاف، کاوش
اکتشافی
اکتینومتری
اکتیویته آب
اکثر
اکثر اوقات
اکثرا
اکثریت
اکثریت آراء
اکثریت آراء با
اکثریت اولیه
اکثریت تامه
اکثریت خاص
اکثریت شکننده
اکثریت مطلق
اکثریت نسبی
اکرام نمودن
اکرام کردن
اکران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید