دیکشنری
داستان آبیدیک
بایندر
english
1
general
::
Binder
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
بایر گذاشته
بایرن مونیخ
بایست
بایستگی
بایستن
بایسته
بایسته ها
بایستی
بایش
بایع
بایگان
بایگانی
بایگانی اسناد دولتی
بایگانی کردن
باین زودی
بایندر
بایومدیکال محاسباتی
بایونیکی
بایکدیگر
بایکوت
بایکوت کردن
بباد انتقاد گرفتن
بباد طعنه گرفتن
ببادانتقاد گرفتن
ببالا رفتن
ببپایان رساندن
ببجک
ببخشید لطفا اصلاح کنید (جریان گاز)
ببر
ببرسان
معنیهای پیشنهادی کاربران
حسین حسن بیگی
27 تیر 1402
بایندر = بای {بزرگ}+ ئوندوران{فراخوان / منادی /هادی......} منادی بزرگ به سوی حق و روشنی و پاکی........
0
0
«
1
»
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید