دیکشنری
داستان آبیدیک
برآمدگی
english
1
general
::
swelling, projection
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
بر مسند قضاوت تکیه زدن
بر ملاء کردن
بر نگرداندنی
بر نگشتنی
بر هم زدن
بر هم نهاده
بر هم کنش
بر هم کنش به سمت بیرون
بر هم کنش به سمت درون
بر هیختن
بر وفق
بر کنار کردن
بر کنار کردن قاضی
برآشفتگی
برآمد
برآمدگی
برآمدگی بینی
برآمدگی دار
برآمدگی گرد
برآمدن
برآمده
برآن داشتن
برآهنگ
برآورد
برآورد با مینیمم حجم
برآورد تفاضلی
برآورد حسابداری
برآورد دست پایین
برآورد ریسک تقلب
برآورد سازگار
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید