دیکشنری
داستان آبیدیک
براحتی
english
1
general
::
effortlessly, comfortably, easily
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
برات کردن
برات کش
براتگیر
براتها
براتهای پرداختنی
براتکش
براتکش و هریک از ظهر نویسان بدهد
براتی به مبلغ 50 میلیون ریال
براتی که با قبول آن توسط براتگیر، بانک اسناد کالا را به وی تحویل میدهد
براتی که در وجه حامل ظهر نویسی شده باشد
براتی که درآن محل پرداخت قید نشده باشد
براتی که راس موعد پرداخت نشده باشد
براتی که فقط در محل معینی قابل پرداخت باشد (برات غیر رسمی)
براتی که قبل از ظهرنویسی تنزیل شده باشد
براثر
براحتی
براد وی یو سکیوریتی
برادر
برادر ابوینی
برادر ابی
برادر تنی
برادر خوانده
برادر دینی
برادر رضائی
برادر رضاعی
برادر زاده
برادر زن
برادر شوهر
برادر ناتنی
برادر همسر
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید