دیکشنری
داستان آبیدیک
بستره
english
1
general
::
Bedding plane, matrix
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
بستر اقیانوس
بستر الاستیک
بستر چاه
بستر دریا
بستر رود
بستر رودخانه
بستر زمینه
بستر سیال
بستر مراقبت سلامت
بستر مرگ
بستر مریز
بستر مریض
بستر مغاکی
بستر و حریم
بستراب جنوبگان
بستره
بسترهای مه و ابر
بستری شدن
بستری شدن در بیمارستان
بستگان
بستگاه
بستگی
بستگی تام ( داشتن)
بستگی داشتن
بستن
بستن (به صفر رساندن) انحراف (انحرافات)
بستن حساب
بستن نطفه
بستن وسخت شدن
بستنی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید