دیکشنری
داستان آبیدیک
بنزن
english
1
chemical engineering
::
Benzene
واژگان شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
بندقیقاجی
بندگان
بندگذاشتن
بندگی
بندگی رعایا
بندگی کردن
بنده
بنْده
بنده معذورم
بنده کردن
بندهکردن
بندی
بندی سیاسی دسته
بندیزه
بنرمی
بنزن
بنزوئت سدیم
بنزووات سدیم
بنزین
بنزین زدن
بنزین سنگین
بنزین سوپر
بنزین گرفتن
بنزین معمولی
بنشن
بنشین
بنصر
بنض نگار
بنظر آوردن
بنظرآمدن
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید