دیکشنری
داستان آبیدیک
تابیدن
english
1
general
::
shine, twisting, radiate, glow
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
تابناک
تابناکی
تابندگی
تابنده
تابو
تابوت
تابوت انسان ریخت
تابوت تخته ای
تابوت دان انسان
تابوت سفالی
تابوت گیوه ای
تابوت لاوکی
تابوت نبشته
تابوت نقاب
تابیدگی
تابیدن
تابیدن الیاف
تابیدن رشته
تابیدن نخ
تابین
تاپ بافتنی
تاپ چسبان، بی آستین
تاپو
تاتار
تاتاری
تاتر
تاتو
تاتوره
تاتی
تاثر
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید