دیکشنری
داستان آبیدیک
تیز
english
1
general
::
spiky, hot, sharp
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
تیره پشت
تیره رنگ
تیره روز
تیره روی
تیره فرعی
تیره وتار
تیره کاری
تیره کردن
تیرهای
تیروئید
تیرک
تیرک زدن
تیرکمان
تیرکوب
تیرکوبی
تیز
تیز بین
تیز پا
تیز حسی
تیز رو
تیز شدگی
تیز شدن
تیز فهم
تیز گر
تیز هوش
تیز کردن
تیز کن
تیز کننده
تیزاب
تیزاب دادن
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید