دیکشنری
داستان آبیدیک
حکمراندن
english
1
general
::
sway
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
حکم مطلق
حکم معلق انتصاب امین ترکه
حکم موت فرضی
حکم موقت
حکم ناسخ
حکم نهایی
حکم ورشکستگی
حکم کردن
حکم یا سند جدیدالصدور که نسبت به گذشته تاثیر داشته باشد
حکما
حکمت
حکمت الحجو
حکمت الهی
حکمران
حکمران مناطق اشغالی
حکمراندن
حکمرانی
حکمرانی کردن
حکمرانی کردن
حکمفرما
حکمفرما بودن
حکمی
حکمی که از آن پژوهش خواسته نشده باشد
حکمیت
حکه
حکومت
حکومت ائتلافی
حکومت اربابان و ملاکین
حکومت استبدادی
حکومت اشراف
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید