دیکشنری
داستان آبیدیک
خلف
english
1
general
::
son, successor, breach, back
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
خلع
خلع ـ خلع کردن
خلع از سلطنت
خلع سلاح
خلع سلاح کردن
خلع لباس
خلع کردن
خلع ید
خلع ید عدوانی
خلع ید غیر قانونی
خلع ید مستاجر زمین بطور غیرقانونی
خلع ید کردن
خلع ید کردن ـ خلع ید
خلع یدشده
خلعت
خلف
خلف وعده
خلف وعده کردن
خلفی
خلق
خلق الله
خلق تنگ کردن
خلق کردن
خلقاساعه
خلقت
خلقت کردن
خلل
خلل پذیر
خلل رساندن
خلل و فرج دار
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید