دیکشنری
داستان آبیدیک
خواهرانه
english
1
general
::
sisterly
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
خواهان تابع دادگاه محلی است که مال مورد اختلاف در آن قرار دارد
خواهان در دعوی افترائی
خواهان دعوی اعاده تصرف
خواهان متقابل
خواهر
خواهر انده
خواهر تنی
خواهر خانم
خواهر زن
خواهر شوهر
خواهر ناتنی
خواهر همسر
خواهر و برادر، هم شیرها
خواهر وار
خواهراندر
خواهرانه
خواهرزاده
خواهرزن
خواهری
خواهش
خواهش کردن
خواهش کننده
خواهشمند است
خواهشمند است تایید فرمایند که مبلغ مذکور به حساب اینجانب منظور شده
خواهشمند است حد اکثر ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ این برگ با مراجعه به حوزه مالیاتی مربوط نسبت به پرداخت مبلغ فوق اقدام یا ترتیب پرداخت آنرا بدهید والا به استناد ماده 210 قانون مالیاتهای مستقیم اقدام به صدور برگ اجرایی خواهد
خواهنده
خوب
خوب جا دادن
خوب سیرت
خوب شدن
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید