داستان آبیدیک

خودکامگی


english

1 History:: tyranny

"فر کیانی"، شهریاری (و نه خودکامگی)، پیوند دین و دولت ( و نه یکی بودن این دو)، نیکخواهی همگانی به عنوان هدف از کشورداری، آبادسازی، شایسته سالاری و یکپارچگی حاکمیت و حکومت. اکنون پرسش این است که آیا همانند خودکامگانی که در بیرون ایرانشهر، سر بر آسمان خدایان می ساییدند و به هیج کس وهیچ چیز پاسخگو نبودند، می باید شهریاری ایرانشهری همیک خودکامگی و استبداد دانسته شود؟ این نگرمان که بدست "کارل ویتفوگل" (Karl Wittfogel) بهبودی یافت، پی ریزی خودکامگی شرقی را نیاز آغازین مردم این سرزمینها به فرانگری بر پخش منابعآب مانند رودخانه ها، چشمه ها و سرپرستی آبیاری می داند حال آنکه در فلات ایران به دلیل وجود رودخانههای کم شمار و کم آب، رواج کشت دیم و وجود قناتهای محلی، هیچگاه نیاز به پیدایش مالکیت دولتی برای سرپرستی آبکه زمینه ساز رشد یک خودکامه در نقش فرمانروای ایران زمین باشد، پیش نیامد. پس، یک بایستگی آیینی و یک ویژگی جهان بینی مردمان ایران زمین باید روشن کننده پیدایش شهریاری در ایرانشهر بوده باشد.دیدگاه هگل، فیلسوف نامدار آلمانی نیز که در باره ایرانشهر، ژرف اندیشی نموده، این بود که به هیچ روی، شاهنشاهی برابر با خودکامگی دریافت نمی گردید چون هیچ ارزش و فضیلتی به اندازه داد در نزد ایرانیان، پربها و ارجمند نبوده است. خودکامگی و چیره بودن بر جان و روان انسانها و همه کاره زندگی آنان بودن نمی توانست آبشخور ایرانشهری داشته باشد از آنجا که بر پایه سخن روشنی از جهان بینی زرتشت که در دینکرد آمده است:«بنیاد آفرینش و دهش پروردگار بر این اصل استوار است که هر انسانی بر جان خویشتن شهریار است».

واژگان شبکه مترجمین ایران


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code