دیکشنری
داستان آبیدیک
خوردگی
english
1
metallurgy
::
corrosion
واژگان شبکه مترجمین ایران
2
Poultry Terminology
::
Corrosin
واژگان شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
خوراک معادل
خوراک هراسی
خوراک کردن
خوراکی
خوربین
خورپا
خورتصویرنگار
خورجین
خورجینک
خورجینی
خورد متقابل
خورد و خوراک
خورد کردن
خورد کردنی
خورد کننده
خوردگی
خوردگی خستگی
خوردگی آتش سو
خوردگی آتشی دودی
خوردگی آند
خوردگی آهن سه ظرفیتی
خوردگی آهن نش
خوردگی اصطکاکی
خوردگی الکتروشیمیایی
خوردگی انگلی
خوردگی باکتریایی
خوردگی بخاری
خوردگی برخوردی
خوردگی برق کافتی
خوردگی بی هوازیستی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید