دیکشنری
داستان آبیدیک
درآمده
english
1
general
::
protruded
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
درآمد ناخالص
درآمد نامشروع
درآمد نامکتسب
درآمد نهایی
درآمد و هزینه
درآمد واقعی
درآمد ویژه (خالص)
درآمد کافی
درآمد کافی برای امرار معاش
درآمد کلیسایی
درآمد یا هزینه غیر منتظره
درآمد یک دوره معین
درآمد یک سال مالی
درآمدبار
درآمدمحور
درآمده
درآمدها
درآمدهای آتی بهره ای فرعی ارتقاء دهنده اعتبار
درآمدهای انتقالی
درآمدهای غیرمکرر
درآمدهای مالیاتی
درآمدهای مربوط
درآن هنگام
درآنجا
درآوردن
درآییدن
درابزین
دراپ شیپیر
دراج
دراختیار
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید