دیکشنری
داستان آبیدیک
دستوردهنده
dastur-dahande
english
1
Law
::
mandatory; person giving an order or orders
فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
دستور کتبی دادگاه به خوانده که متضمن اجبار وی به رعایت حقوق خواهان باشد
دستور کتبی دادگاه به محکومٌ علیه جهت اجرای حکم صادره
دستورات
دستورات تخصصی پردازش سیگنال
دستورالعمل
دستورالعمل اداری
دستورالعمل استناد به قانون و استعانت از آن روش و
دستورالعمل بارچینی
دستورالعمل بودجه
دستورالعمل خرید
دستورالعمل داخلی
دستورالعمل ها
دستورالعمل ها و راهنماهای سیستم خدمات پزشکی اورژانس
دستورالعمل کنترلهای داخلی
دستورالعملهای حسابرسی
دستوردهنده
دستوردهی از راه دور
دستورز
دستورزی
دستورگان
دستورنامه حریق خواسته
دستورکار جلسه
دستوری
دستوری شدگی
دستک های معادل فشاری
دستکاری
دستکاری سود
دستکاری کردن
دستکش
دستکش اسکی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید