دیکشنری
داستان آبیدیک
دورانی
english
1
general
::
revolving, rotational
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
دور کمر
دورافتاده
دوران
دوران اقتصادی یا تجاری
دوران پس از انقلاب
دوران جنگ
دوران حاملگی
دوران حبس
دوران داشتن
دوران ساز
دوران مایل
دوران مفصل
دوران کردن
دورانداختن
دوراندیش
دورانی
دوراهی
دوربرگردان
دوربین
دوربین ابر
دوربین پراش پودری
دوربین تصویرسنجی
دوربین جیبی
دوربین درون چاهی
دوربین دوچشمی
دوربین شکاری
دوربین مخفی
دوربین مداربسته
دوربین نجومی
دوربین نقشه ساز
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید