دیکشنری
داستان آبیدیک
دوشیدن
english
1
general
::
exploit, milk, milker
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
دوشاخه
دوشاخه همتاسازی
دوشاخهشدن
دوشانهای
دوشانیدن
دوشس
دوشش وجهی
دوشعاعی
دوشنبه
دوشنده
دوشنوی
دوشک
دوشکستگی
دوشکستی
دوشکل
دوشیدن
دوشیزگی
دوشیزه
دوطاقه کردن
دوطرفه
دوطرفه غیرهمزمان
دوظرفیتی
دوغ
دوغاب
دوغاب بنتونیت
دوغاب زدن
دوغاب سیمان
دوقاب
دوقبضه
دوقسمتی
معنی‌های پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید