داستان آبیدیک

سیارخش


english

1 general:: Siarakhsh

اسب پیر نمیخواست روح سیارخش را آزرده خاطر سازد، به همین خاطر، علی رغم میلش، سمند را به عنوان یکی از مشاورانش انتخاب نموده بود. اما اسب پیر نمیدانست که سیارخش هیچگاه چنین وصیتی نکرده بود! سیارخش، در آخرین لحظات عمرش سفارش کرده بود که نوند، مشاور رییس بعدی شود چرا که او را اسبی عاقل و با درایت میدید. در آن موقع، زمانی که سیارخش آخرین حرفها و سفارشهایش را میگفت، تنها سمند و مادرش در کنار او بودند و هیچ کس دیگری از وصیت سیارخش اطلاع نداشت. پس از مرگ سیارخش، مادر سمند به دروغ گفت که پدرش وصیت کرده بود که سمند، مشاور رییس بعدی شود و از آنجا که سمند، نوه سیارخش بود، همه اسبها این حرف را باور کردند.

واژگان شبکه مترجمین ایران


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code