دیکشنری
داستان آبیدیک
شدید
english
1
general
::
intense, severe
transnet.ir
2
Poultry Terminology
::
sever
واژگان شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
شدت زمین لرزه
شدت زومندی
شدت شبق
شدت صوت
شدت گرفتن
شدت محرک
شدت مکمل
شدت میدان الکتریکی جو
شدت یافتن
شدن
شدن سبب
شدن باعث
شدنی
شدنی بودن
شده باشد پولی که تبدیل آن به پول دیگر قانونا منع
شدید
شدید الحن
شدید اللحن
شدید شدن
شدید کردن
شدیدا
شدیدا انتقاد کردن
شدیده
شر
شراء
شراب
شراب خانه
شراب سفید
شراب شناس
شرابه
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید