دیکشنری
داستان آبیدیک
عرق
english
1
general
::
liquor, sweat, blood vessel
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
عرف عقلاء عرف و عادت آداب و رسوم )
عرف محل عرف محل خاص
عرف محلی ـ عرف منطقه یا شهر و یا آبادی
عرف و رویه تجاری
عرف و عادت
عرف و عادت بهترین تفسیر قانون
عرف و عادت قدرت قانونی دارد
عرف و عادت مرسوم و متداول
عرفا
عرفاء
عرفات
عرفان
عرفانی
عرفی
عرفیت
عرق
عرق آلوچه
عرق بار
عرق جوش
عرق خالص
عرق خوردن
عرق دار
عرق ریختن
عرق ریزی
عرق زا
عرق سوز
عرق گرفتن از
عرق گز
عرق گزی
عرق گیر
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید