دیکشنری
داستان آبیدیک
عمودی
english
1
general
::
Vertical, perpendicular
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
عملیات هوابری راهبردی
عملیات یا اقدامات خصمانه
عملیاتی
عملیاتی سازی، عملیاتی کردن
عمه
عمه پدر یا مادر
عمه پدری
عمه زاده
عمه مادری
عمو
عمو بزرگ
عمو زاده
عمود
عمود بودن
عمودا
عمودی
عمودی بریدن
عمودیت
عموزاده
عموم
عموم جوانها
عموم مردم
عموما
عمومی
عمومی عام
عمومی کردن
عمومیت
عمومیت تغییر
عمومیت تیره ای
عمومیت دادن
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید