دیکشنری
داستان آبیدیک
غیرمسری
english
1
general
::
non-contagious
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
غیرمحسوس
غیرمحصن
غیرمحصنه
غیرمحصور
غیرمحفوظ
غیرمحلول
غیرمختوم
غیرمخرب
غیرمداخله گر
غیرمرتبط
غیرمسئول
غیرمساوی
غیرمستقیم
غیرمستمر
غیرمستند
غیرمسری
غیرمسلح کردن
غیرمسلم
غیرمسْلم
غیرمسموع
غیرمسکونی
غیرمشروط
غیرمشروع
غیرمعاشر
غیرمعاشرتی
غیرمعقول
غیرمعلوم
غیرمعمم
غیرمعمول
غیرمعوض
معنی‌های پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید