داستان آبیدیک

فائق

fâ-‘eq


english

1 Law:: ■ n /برگزيده، بهترين هرچيز/ choice; select; chosen; selected; the cream of sth; the cream of the crop; the pick of sth ■ adj /غالب، مسلط، چيره/ dominating; domineering; prevailing; preponderant; victor فائق آمدن and فائق شدن (against or over problems, difficulties, difficult circumstances, impediments, obstacles, enemies) prevail over; triumph over; conquer; overcome

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code