دیکشنری
داستان آبیدیک
فداکار
english
1
general
::
devoted, self-sacrificing, self-sacrificer, devotee
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
فحش
فحش دادن
فحشاء
فحل
فحلی
فحلیت
فحوا
فحوا، مفاد، و مدلول سند
فحوی ـ فحوا
فخر
فخر کردن
فخرکردن
فدا کردن
فداسازی خود
فداشونده
فداکار
فداکارانه
فداکاری
فداکاری کردن
فدرا
فدراسیون
فدراسیون تحلیلگران مالی
فدرال
فدرال رزرو
فدرالیسم
فدیه
فدیه دهنده
فدیهدادن
فر
فر اوردن
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید