دیکشنری
داستان آبیدیک
قانونمند
english
1
general
::
lawful
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
قانون کار کودکان
قانون کشور محل اقامت
قانون کشور محل قرارداد
قانون کلیسای مسیحی
قانون کیفری
قانون یرکز دادسن
قانونا
قانونا مالک بودن
قانونا متصرف شدن
قانوندان
قانونگذار
قانونگذاری
قانونگرایی
قانونگرایی در سازمان
قانونمداری
قانونمند
قانونمندی
قانونی
قانونی که علیرغم ملغی شدن بعضی از مقررات یا مواد آن، بقیه مواد آن به اعتبار خود باقی می ماند
قانونی بودن
قانونی شناختن
قانونی کردن
قانونی که حق سابق اشخاص حقیقی یا حقوقی را در امری معین لغو کند
قانونی که حق یا اختیاری به کسی بدهد ولی او را موظف به اجرای آن نکند
قانونی که شوهر را مسئول جرائمی که همسرش در حضور او مرتکب شده است می شناسد
قانونی که شوهر را مسئول جرائمی که همسرش در حضور او مرتکب شده است می شناسد بشناسد
قانونی که شوهر را مسئول جرائمی که همسرش در حضور او مرتکب شده است می شناسد بشناسد
قانونیت
قانونیت دادن
قاه قاه
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید