دیکشنری
داستان آبیدیک
مایل
english
1
Medicine
::
Oblique
شبکه مترجمین ایران
2
general
::
tending, sideling, slant, inclined
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
مایع درمانی وریدی
مایع زجاجیه
مایع زدن
مایع شدن
مایع ظرفشویی
مایع غلیظ
مایع مبرد
مایع محلل
مایع مخلوط
مایع نخاعی
مایع کردن
مایع کننده
مایعات
مایعات نافذ
مایعیت
مایل
مایل ببازگشت
مایل بجنگ
مایل به قرمز
مایل بودن
مایل درونی
مایل شدگی (زمین شناسی)
مایل کردن
مایلیت
مایملک
مایملک شرکاء
مایمو انبوه
ماینه رو
مایه
مایه احساسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید