متناوب

mo-te-nâ-veb


english

1 general:: alternative, alternating

transnet.ir

2 Law:: alternate (

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

3 Law:: (of an event) periodic; periodical

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

4 Law:: (of service) broken; irregular

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code