دیکشنری
داستان آبیدیک
مرزنشین
english
1
general
::
border inhabitant
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
مرز سیستم
مرز گذاشتن
مرز گمرکی
مرز مشترک با جایی داشتن
مرز نشین
مرز و بوم
مرز کارا
مرز کارایی
مرزبان
مرزبانی
مرزبندی
مرزبندی کردن
مرزشناسایی آستانه شناسایی
مرزن
مرزنجوش
مرزنشین
مرزنگوش
مرزه
مرزها
مرزهای جنوبی
مرزوبوم
مرزی
مرزیندی
مرس
مرسدس بنز
مرسری کردن
مرسریزه
مرسل
مرسلٌ الیه
مرسله
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید