2
philosophy::
Negation
نقیض نتیجه فرض گرفته می‌شود، با یکی دیگر از مقدمات اصلی قیاسی نمایان ساخته می‌شود که نتیجه‌اش نقیض دیگر مقدمه اصلی است و فرض اولیه رد می‌شود.
به طور کلی نتیجه گیری نقیض مقدم از نقیض تالی را باید در مورد استنتاج‌های ضمیر و غیر قیاسی بکار بست زیرا در استنتاج‌های قیاسی یا همان قیاس، مقدم نقیضی ندارد.
برداشت ثام از نوشته برلی این است که او نه صراحتاٌ بلکه ضمنی قیاس ارسطویی را گزاره‌ای شرطی در نظر گرفته و به این نکته اشاره دارد در قیاس با فرض نقیض تالی (نتیجه) به نقیض مقدم در قیاس‌هایی با مقدم چندتایی نمی‌توان رسید زیرا عطفی نیستند بلکه با فرض نقیض نتیجه و یکی از گزاره‌ها است که به نقیض دیگرگزاره می‌رسیم8.
- الف، فرض نقیض ج، آنگاه نقیض ب، اما ب؛ پس ج
واژگان شبکه مترجمین ایران
3
Law::
(logic) Mutually exclusive ideas, concepts, adjectives, or nouns, that may neither co-exist nor may they be both inexistent, eg is and is not, or life and death, distinguished from opposites or opposition, in that the ideas in the latter group are concepts that may not coexist but may both be inexistent or destroyed, eg black and white that may not coexist, but may both be absent, ie the color in question being yellow, red, brown, etc.
فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه
4
Law::
antithesis – In present-day Persian used mainly in the forms shown below :
فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه