دیکشنری
داستان آبیدیک
پرکرده
english
1
general
::
filled, completed
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
پرونده های حسابرسی
پرونده های کالای در جریان ساخت
پرونده ی ثبتی
پرویزن
پرویزنی
پروین
پرک
پرک با پولک خویش گرد
پرک برف
پرک طعمه
پرک متخلخل
پرکار
پرکاری
پرکاری تیروئید
پرکردن
پرکرده
پرکن سترون
پرکن طوقه
پرکن فلوتری استخر
پرکنده
پرکننده
پرکنندۀ پای
پرکنی
پرکولاسیون
پری
پری تانسیلار
پری دریایی
پری شکل
پریتهوی
پریدخت
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید