دیکشنری
داستان آبیدیک
چهارپا
english
1
general
::
quadruped, quadraped, four-legged
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
چهار راه
چهار ستونی
چهار صد
چهار ضلعی
چهار عمل اصلی
چهار گانه
چهار گوشه
چهار موسسه بزرگ حسابرسی در دنیا چهار غول حسابرسی در دنیا
چهار نعل رفتن
چهار هجایی
چهارارزشی
چهارباله
چهاربخشی
چهاربرابر
چهاربرابر کردن
چهارپا
چهارپاره
چهارپایه
چهارپر
چهارپرچمی
چهارتایی
چهارجانبه
چهارجانبی
چهارچرخه
چهارچوب
چهارچوب ارزیابی
چهارچوب مرجع
چهارده
چهاردیواری
چهارسر
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید