دیکشنری
داستان آبیدیک
ژلاتینی
english
1
general
::
gelatinous, gelatine, gelatin
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ژف تراو
ژفگین
ژفک
ژفیدن
ژگور
ژل
ژل سیلیس
ژل سیلیکا
ژلاتین
ژلاتین پوشاندن با
ژلاتین دار
ژلاتین زدن به
ژلاتین گیاهی
ژلاتین مانند
ژلاتینه شدن
ژلاتینی
ژلاتینی جسم
ژلاتینی چسبناکی که در ماده
ژلاتینی شونده
ژلاتینی و منفجره ای ماده
ژله
ژله گوشت گوساله
ژله رویال
ژله سرد
ژله شدن
ژله شدن مثل
ژله مانند کردن
ژله مرغ
ژلیگنیت
ژلینیت
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید