دیکشنری
داستان آبیدیک
کارزار
english
1
general
::
battle, battle field
transnet.ir
2
general
::
Campaign
واژگان شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
کارد وچنگال
کاردار
کاردار دائم
کاردار موقت
کارداری که اصالتا عمل کند
کارداری که نیابتا یا وکالتا عمل کند
کاردان
کاردان بودن
کاردانشگردگر
کاردانی
کاردرمانی
کاردستی
کاردک
کاردکس
کاردیده
کارزار
کارساز
کارسازی
کارسازی کردن ـ کارسازی
کارست بازمانده
کارست چال رمبشی
کارسخت
کارسرهم بندی
کارسرهمبندی کردن
کارسینوم سلول سنگفرشی
کارشناس
کارشناس (یا مفسر) مسائل اجتماعی یا سیاسی
کارشناس بررسی درخواست ثبت اختراع
کارشناس بهداشتی
کارشناس بیمه
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید