دیکشنری
داستان آبیدیک
کشیک
ke-šik
english
1
Law
::
watch; guard; sentinel; watchman; sentry duty
فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
کشیدن دندان
کشیدن نخ
کشیدن وبردن
کشیدن کارت
کشیدنی بابند
کشیده
کشیده تن
کشیده تنی
کشیده حرف زدن
کشیده شدنی
کشیده شده
کشیش
کشیش ارشد
کشیش بزرگ
کشیش کاتولیک
کشیک
کشیک دادن
کشیک کشیدن
کعبه
کف
کف آور
کف استخر
کف بدهان آوردن
کف بند
کف بین
کف پا
کف تخته ای
کف جاده
کف جمجمه
کف خیابان
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید