داستان آبیدیک

کیخسرو


english

1 History:: Kay khosrow

کاوه، آرش، سیاوش، کیخسرو و رستم همان اندازه به آن جان داده‌اند که نوروز و مهرگان و سده و شب چله. کیخسرو در روایات پهلوی، در باره "کنگ دژ" که سیاوش آن را ساخت و کیخسرو، آن را از تورانیان باز پس گرفت، می خوانیم که :«ساکنان کنگ دژ که در شادی و سربلندی و دینداری و پاکی بسر می برند به ایرانشهر باز نمی گردند مگر هنگامی که پشوتن (پسر گشتاسپ و برادر اسفندیار و فرمانده کنگ دژ) آنان را برای جنگ با دشمنان ایرانشهر بدانجا کشاند». برای نمونه، کیخسرو، شاه آرمانی ایران، پس از آرام کردن مرزهای کشور و نوسازی ایران و فراهم کردن امنیت اجتماعی، تازه به پایتخت نوین خود (استخر فارس) می رود تا تاجگزاری کند: در بازگشت کیخسرو به ایران، کی کاووس را که ناشایستگی و خیره سری خویش را چندین بار نشان داده بود، از تخت شاهی برداشتند و تا پایان زندگی اش در بازداشت نگهداشتند».خود کیخسرو در باره تباهی شاه اینچنین می گوید:«شاه به نمک ماند که طعام را پاکیزه سازد و تباهی از آن بزداید و چون نمک بگندد، پاک ساختن آن چاره پذیر نباشد».

واژگان شبکه مترجمین ایران


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code