دیکشنری
داستان آبیدیک
گذرگر
english
1
general
::
passer
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
گذرا
گذران
گذران کردن
گذراندن قانون
گذراهای سیگنال ولتاژ
گذرایی
گذرپذیر
گذردهی
گذرگاه
گذرگاه برونی گوش
گذرگاه صعودی
گذرگاه صوتی
گذرگاه فرعی
گذرگاه مرزی
گذرگاه میانی
گذرگر
گذرگوشه
گذرنامه
گذرنامه خدمت
گذرنامه سیاسی
گذرنامه عادی
گذرنامه مخصوص
گذرنده
گذشت زمان
گذشت شاکی خصوصی
گذشت کردن
گذشت کردن ـ گذشت
گذشتگان
گذشتن
گذشتن از
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید