دیکشنری
داستان آبیدیک
گزنده
english
1
general
::
biting, stinging
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
گزافی
گزان
گزانگبین
گزدم
گزدم زدگی
گزرایی
گزروغنی
گزروغنیان
گزش
گزمه
گزند
گزند رساندن
گزند یافتن
گزندآور
گزندگی
گزنده
گزنه
گزیت
گزیدگی
گزیدن
گزیده
گزیر
گزیر پذیر
گزیری
گزین کردن
گزینش
گزینش آموزشگاهی
گزینش پذیری
گزینش جنسی
گزینش خودکار
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید