یادگار

english

1 general:: commemoration, memorial, souvenir, remembrance

transnet.ir

2 general:: relic

شبکه مترجمین ایران

معنی‌های پیشنهادی کاربران

پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است

Captcha Code

ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی

دارالترجمه

یادداشت برای تحقیق و بررسی بیشتر

یادداشت تفاهم

یادداشت توافق

یادداشت دیپلماتیک

یادداشت سند

یادداشت شفاهی

یادداشت غیررسمی متقابل

یادداشت گروهی

یادداشت کتبی بیمه گذار به بیمه گر جهت مطالبه خسارت از بین رفتن کالا

یادداشت کتبی بیمه گذار به بیمه گر جهت مطالبه خسارت ازبین رفتن کالا

یادداشتهای پیوست صورتهای مالی

یادداشتی گذاشت بدین مضمون که دیگر برنمی گردد

یادگار پرستانه

یادگرفتنی

یادگیرنده

یادگیری اجتماعی

یادگیری الکترونیک

یادگیری با فاصله

یادگیری بدون ناظر

یادگیری تجمعی

یادگیری تقویتی

یادگیری تمثیلی، یادگیری مشابهت محور

یادگیری دانش آموز

یادگیری دیداری شنیداری