دیکشنری
داستان آبیدیک
یکباره
english
1
general
::
all at once
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
یک وری کردن
یک وزن
یک وهله
یک کاسه کردن
یک کسی
یک یک
یکآهنگی
یکان یکان
یکای اوتوش
یکایک
یکایک شمردن
یکایک گفتن
یکایکی
یکبار
یکبار دیگر
یکباره
یکپارچگی
یکپارچگی اجتماعی
یکپارچگی اطلاعات
یکپارچگی افقی
یکپارچگی داده ها
یکپارچگی عمودی
یکپارچگی عمودی به پایین
یکپارچگی عمودی روبه بالا
یکپارچه
یکپارچه یکپارچگی
یکپارچه سازی اطلاعات
یکپارچه سازی بزرگمقیاس
یکپارچه سازی فراکلان مقیاس
یکپارچه سازی میان مقیاس
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید