emancipate

ɪmænsəpe͡it


فارسی

1 عمومی:: از زیر سلط‌ه‌ خارج‌ كردن‌، ازقید رها كردن‌

شبکه مترجمین ایران


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code