Afflicted

əflɪktɪd


فارسی

1 عمومی:: مستمند، رنجیده، مصیبت زده، بلا دیده، دلخسته، غمزده، غصه دار، غمدیده

شبکه مترجمین ایران


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code