دیکشنری
داستان آبیدیک
Inclemency
ɪnklɛmənsi
فارسی
1
عمومی
::
بی اعتدالی، شدت، بی رحمی، سختی، فقدان ملایمت
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
INCISIVELY
INCISIVENESS
INCISOR
INCISOR TOOTH
INCISORY
INCISURE
INCITANT
INCITATION
INCITE
INCITEMENT
INCIVILITIES
INCIVILITY
INCIVISM
INCLASP
INCLEARING
INCLEMENCY
INCLEMENT
INCLEMENT WEATHER
INCLIN BENCH
INCLINABLE
INCLINABLE TO SOMETH
INCLINATION
INCLINATION ANGLE
INCLINATION FOR ANY
INCLINATION TO DO AN
INCLINATORY
INCLINE
INCLINE AWAY
INCLINE DUMBBELL CHEST PRESS
INCLINE FORWARD
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید