دیکشنری
داستان آبیدیک
Infanticide
ɪnfæntɪsa͡id
فارسی
1
عمومی
::
بچه كش، قاتل بچه جدید الولاده، كودك كشی
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
INFALLING
INFAMIZE
INFAMONIZE
INFAMOUS
INFAMOUSLY
INFAMY
INFANCY
INFAND
INFANDOUS
INFANT
INFANT INDUSTRY
INFANT SCHOOL
INFANTA
INFANTE
INFANTICIDAL
INFANTICIDE
INFANTILE
INFANTILE PARALYSIS
INFANTILISATION
INFANTILISM
INFANTILISM OF THOUG
INFANTILIZING
INFANTINE
INFANTRY
INFANTRY COLONEL
INFANTRY ENHANCEMENT
INFANTRY HP I
INFANTRY MAN
INFANTRY MELEE CRITICAL DAMAGE
INFANTRY MELEE CRITICAL RATE +0%
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید